English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8585 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
docking plan U نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
line route map U نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
floating dock U حوضچه شناور تعمیر کشتی
plot U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
maps U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
project planning U نقشه کشی ساختمان
block-plan U نقشه اولیه ساختمان
approach chart U نقشه مسیر فرود
conformal projection U نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line of sight U مسیر دید در نقشه برداری
aeronautical plotting chart U نقشه مخصوص رسم مسیر ناوبری
line offset method U روش نقشه برداری از یک مسیر منحنی
air plot U رسم مسیر هواپیما در روی نقشه
shipyards U کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
shipyard U کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
hyetography U نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
control map U نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
cartographer U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographers U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
plotting chart U نقشه ثبت و رسم مسیر حرکت ناو
mapping U نقشه کشی کردن تهیه نقشه
topographic map U نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
structure U نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن
structuring U نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن
structures U نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن
expansion path U مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید
plotting board U صفحه مخصوص محاسبات سمت و بردتیراندازی طرح تیر یا نقشه مسیر حرکت
storage map U نقشه انباره نقشه انبارش
docks U حوضچه تعمیر ناو
docked U حوضچه تعمیر ناو
dock U حوضچه تعمیر ناو
orthographic U تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
map sheet U شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
vignetting U سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
spandrel U لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
computer aided design and drafting U طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
ship U کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
dry dock U کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
dry docks U کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
grid navigation U ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
polar stereographic U سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
trig list U لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
hawsers U طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
hawser U طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
map plane U سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
wiring diagram U نمودار سیم کشی ساختمان نقشه سیم کشی دیاگرام سیم کشی
dry dock U محل تعمیر کشتی
dry docks U محل تعمیر کشتی
dry docks U استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
dry dock U استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
clearance inwards U مجوز ورود کشتی
design U نقشه
maps U نقشه
designs U نقشه
plan U نقشه
plan U نقشه کف
plans U نقشه کف
charts U نقشه
program U نقشه
programs U نقشه
plans U نقشه
cartograph U نقشه
projected U نقشه
projects U نقشه
scheme U نقشه
designers U نقشه کش
visual aid U نقشه
designer U نقشه کش
cartographer U نقشه کش
map maker U نقشه کش
project U نقشه
model U نقشه
map U نقشه
modeled U نقشه
cartographers U نقشه کش
schemes U نقشه
schemed U نقشه
modelled U نقشه
models U نقشه
rambling U بی نقشه
outlines U نقشه
planners U نقشه کش
drawings U نقشه
drawing U نقشه
plotted U نقشه
planless U بی نقشه
tracers U نقشه کش
tracer U نقشه کش
outlining U نقشه
plots U نقشه
outlined U نقشه
draftsman U نقشه کش
plotless U بی نقشه
outline U نقشه
plot U نقشه
planner U نقشه کش
plat U نقشه
chart U نقشه
charting U نقشه
draughtsmen U نقشه کش
draughtsman U نقشه کش
draftsmen U نقشه کش
plan view U نقشه کف
mounted map U نقشه
charted U نقشه
clearance inwards U اعلامیه ورود کشتی به گمرک
clearance inwards U ورود کشتی به محوطه گمرک
weaving draft U نقشه بافت
cartography U نقشه نگاری
shifts U نقشه خائنانه
shifted U نقشه خائنانه
sketch U نقشه تقریبی
engine U نقشه کشیدن
operation map U نقشه عملیاتی
map U نقشه [جغرافیا]
cartography U نقشه کشی
detail drawing U نقشه تفصیلی
designment U نقشه کشی
detail drawing U نقشه جزئیات
original map U نقشه اصلی
general plan U نقشه عمومی
have had it (with someone or something) <idiom> U نقشه کشیدن
original map U نقشه مادر
general plan U نقشه کلی
planning U نقشه کشی
geographic map U نقشه جغرافیایی
operation map U نقشه عملیات
plotted U گراف یا نقشه
shift U نقشه خائنانه
sketch U نقشه ساده
sketched U نقشه تقریبی
site plan U نقشه محل
situation map U نقشه وضعیت
planned chart U نقشه کروکی
planless economy U اقتصاد بی نقشه
drawings U نقشه کارگاهی
drawings U نقشه کشی
drawing U نقشه کارگاهی
drawing U نقشه کشی
planimetric U نقشه پلانیمتری
constant helm plan U نقشه زیگزاگ
construction drowling U نقشه کارگاهی
contour map U نقشه برجسته
control map U نقشه مادر
pictomap U نقشه عکسی
site plan U نقشه جایگاه
planography U فن ترسیم نقشه
master plans U نقشه مجموعه
sketched U نقشه ساده
sketches U نقشه تقریبی
part plan U نقشه جزیی
sketches U نقشه ساده
cognitive map U نقشه شناختی
plat U نقشه مسطحه
programme U دستور نقشه
programmes U دستور نقشه
approval of plan U تصویب نقشه
power struggle U نقشه تهاجمی
plat U قطعه نقشه
master plan U نقشه کلیات
master plan U نقشه مجموعه
master plans U نقشه کلیات
base map U نقشه مبنا
designs U نقشه کشیدن
mapwise U نقشه وار
chart series U سری نقشه ها
brodmann's map U نقشه برودمن
relief emboss U نقشه برجسته
floor plan U نقشه اشکوب
chartography U ترسیم نقشه
relief map U نقشه برجسته
mapping U نقشه برداری
surveying U نقشه برداری
portfolio U کلاسور نقشه
portfolios U کلاسور نقشه
chartography U نقشه کشی
power play U نقشه تهاجمی
map scale U مقیاس نقشه
my cake is dough U نقشه ام باطل شد
Recent search history Forum search
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1time is prceious it has great
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
1 moves up the range
1you are in too much of a hurry.the young lady herself is fine.
1cartridge
1i was rebelling now
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com